به حیف نون میگن چه وقت نه راه پس داری نه راه پیش؟؟؟؟ کلی فکر می کنه میگه وقتی که روی اره نشسته ام !
میتونی دویست هزار تومن به من قرض بدی ؟ میدونم كه داری ! خواهش می كنم كمكم كن ، به خدا بهت برمیگردونم ....
( التماس غضنفر به یك دستگاه خودپرداز !!! )
یه آبادانیه میره تو مغازه به یارو میگه: کا، بلوز داری؟
مغازه داره میگه: نه.
آبادانیه میگه: کا، شلوار داری؟
مغازه داره میگه: نه.
آبادانیه با تعجب میگه: کا، پس چرا رو شیشه نوشتی: کا لباس داریم؟
دکتر از غضنفر می پرسه این همه قاشق در شکم تو چه کار می کنه؟ غضنفر میگه: دکتر جان الهی من فدات شم خودتان گفتین روزی یک قاشق بخور
به غضنفر ميگن يه موجود نام ببر.....ميگه يخ! ميگن يخ که موجود نيست؟ ميگه چرا چون همه جا نوشته يخ موجود است
یارو با خدا قهر ميكنه، صبح كه از خونه بيرون میره ، ميگه: به اميد بعضيا !
به غضنفر میگن بابات مرد ! میگه دروغ میگین ، یه چیزی شده نمی خواین بهم بگین .
غضنفر مي ره عروسي، تو عروسي برف شادي مي زنن، سرما مي خوره
غضنفر دستش قطع ميشه خيلي افسرده ميشه . يکي رو ميبينه دو تا دست نداره و داره قر ميده ! ميگه : عجب روحيه اي داري ؟! طرف ميگه: روحيه چيه پشتم مي خواره !!!
غضنفر ميره خواستگاري باباي عروس بهش ميگه اون گلی که زدي به يقت خارش اذيتت نميکنه ؟
غضنفر ميگه خارش که نه ولي گلدونش که تو شلوارمه بیچارم کرده !
يه بار حیف نون با خودش خودكار مي بره تو حمام ازش مي پرسند جرا؟
ميگه مي خوام هر جام رو شستم علامت بزنم !
به عربه میگن: با «توكیو» جمله بساز، میگه: من خدیجه رو دوست دارم توكیو؟
غضنفر از تاكسي پياده ميشه درو محكم مي بنده مي گه پدر سگ خودتي. راننده مي گه من كه چيزي نگفتم. غضنفر مي گه بعدا كه مي گي !
دو تا آبادانی به هم می رسن. اولی می گه: جات خالی دیروز رفتم شکار هفت تا خرگوش چهار تا آهو سه تا شیر شکار کردم. دومی میگه: همش همین؟ اولی می گه: بابا، آخه با یک تیر مگه بیشتر از اینم می شه؟ دومی میگه : تازه تفنگم داشتی؟!
آبادانیه میره تهرون سوار اتوبوس میشه ، به راننده بلیط میده. راننده میگه آقا این بلیط ماله آبادانه ! آبادانیه میگه : کوکا چیشتو خوب باز کن ! روش نوشته آبادان و حومه!...
حیف نون دکتر ميشه بعد واسه مريضش دو تا قرص مينويسه و ميگه : يکيشو يه ربع قبل از خواب بخور يکی ديگشو قبل از اينکه بيدار بشی بخور !!!!!!
غضنفر میره رستوران، گارسون میگه: غذای امروز «كوجی پورو تیاپوفو ساخارینو گلاسه» با «لیمو» است! غضنفر میگه: «كوجی پورو تیاپوفو ساخارینو گلاسه» با چی؟
یه روز غضنفر میفته دنبال دختره با سنگ میزنه توو سرش . بهش میگه خوب مختو زدم ها !!!
یک روز دو تا آبادانی واسه هم خالی می بستند . اولی میگه : ما یه کوه کنار خونه مون داریم که هر وقت می گیم حمید . دو سه بار میگه حمید…. حمید…. حمید….دومی میگه : این که چیزی نیست . ما یه کوه داریم کنار خونه مون که هر وقت می گیم حمید . میگه : کدوم حمید؟
به غضنفرمیگن دستشویی چند بخشه? میگه دوبخش زنانه ,مردانه
رفیق غضنفر بابا ش مرده بوده هی بی تابی میکرده .دوستاش بهش میگن برو دلداریش بده.میره پیشش میگه: ناپلون رو که میشناسی؟ اینهمه جنگ و فتوحات کرد اخر مرد.انیشتنم که میشناسی؟اینهمه کشف و اختراع کرد اخرش مرد.بابای تو که هیچ گهی نبود تو اینقدر براش بی تابی میکنی.
حیف نون يه زن تهراني ميگيره تو عروسي تهرانيها ميگن:سبد سبد گل ياس عروس ما چه زيباس. فامیلای حیف نون براي اينكه كم نيارن ميگن:گوني گوني پشگل عباسعلي خوشگل.
خواننده تو عروسی میگه: خانوما، آقایون، دستا بالا، میخواهیم بریم بندر! غضنفر داد میزنه: کجا؟ ما تا شام نخوریم هیچجا نمیریم!!!
غضنفر 2000 تومني پيدا مي كنه ميگه ما از اين شانسا نداريم پارش میکنه میندازه !!!
غضنفر ديش ماهوارشو می ذاره رو پشت بوم روش مينويسه کولر!!
غضنفر مي خواسته زير دريايي آمريکايي ها رو غرق کنه در مي زنه و فرار مي کنه!!!
غضنفر ميره امام زاده ميبينه يه دختره ميگه خدايا يه شوهر خوب به من بده! غضنفر خودشو ميندازه بغل دختره ميگه خدايا هول نه !
حیف نون نماز قضاهاش زياد ميشه يه کاربن ميذاره زير جانمازش !!!!!!
حیف نون ميره حج سروصورتش خوني و درب و داغون ميشه بهش ميگن چه اتفاقي افتاده میگه پدر سوخته ها خيلي سنگ ميزدن اما آخر تونستم ببوسمش !!!
حیف نون از يه نفر می پرسه : آقا ساعت چنده ؟ طرف ميگه ساعت ۵ . غضنفر ميگه ای بابا از صبح تا حالا هر کسی يه چيزی ميگه !!
غضنفر به زنش میگه: اگه بچمون پسر باشه اسم بابای منو میذاریم روش. زنش میگه: اگه دختر باشه چی؟ میگه: اونوقت اسم بابای تو رو میذاریم روش!
يه آبادانيه وسط خيابون ايستاده بوده يه هو مي بينه سيل داره همه جا رو مي گيره . عينک ريبونشو در مي آره مي زاره رو دمپايي ابريش هل مي ده رو آب مي گه تو خودته نجات بده مو يه خاکي تو سروم مي کنم !
روابط عمومي بانک مرکزي اعلام کرد: از هم ميهنان آذري زبان خواهشمنديم 5هزار تومني را پشت نويسي نفرماييد..!!!!
به يارو ميگن اصول دين را نام ببر. ميگه: توحيد، نبوت، امامت، رسالت، ونک!
حیف نون بعد از 10 دقيقه از باجه تلفن بيرون مياد يه نفر ازش ميپرسه سالم بود ميگه اره فقط آفتابه نداشت !
حیف نون داشته با اتوبوس 100تا می رفته بعد میاد ترمز کنه می بینه ترمز بریده می بینیه یک کامیون هم از روبه رو با سرعت میاد می بینه کاری از دستش بر نمیاد به شاگردش میگه مهراد پاشو تصادف ببین حال کن!!!
از حیف نون میپرسند: كدوم برنامه تلویزیون رو بیشتر از همه دوست داری؟ میگه: پیام بازرگانی! میپرسن: چرا؟ میگه: چون بینش سریال پخش میكنند!
حیف نون می ره تهران زنگ می زنه خونه می گه: من دیگه ایران برنمی گردم !
حیف نون میره سوپر مارکت میگه یه مایع ظرفشویی خوب بدین .....
صاحب مغازه میگه : گلی خوبه؟ ....
حیف نون میگه: مرسی سلام میرسونه
حیف نون رو در خونش نوشته بوده wc . میگن این چیه نوشتی میگه : مخفف welcome
تعداد صفحات : 6